به نام خدا
در میان برندهای مشهور، نوشابه‌های انرژی‌زا Red Bull سال‌ها است که در صدر پرفروش‌ترین‌ها قرارگرفته است. در سال 2012 فروش Red Bull در آمریکا 2 میلیارد و 950 میلیون دلار بوده و سال 2015 فروش این برند به 4 میلیارد و 550 میلیون دلار رسیده است. بخش بزرگی از محبوبیت نوشابه‌های انرژی‌زا در این است که این برندها به حمایت مالی از مسابقات ورزشی توجه ویژه‌ای نشان داده‌اند. آن‌ها هزینه‌های زیادی داده‌اند تا بتوانند در جایگاه‌های بالا قرار بگیرند.

اگر ورزشکاران از این نوشابه استفاده می‌کردند توان بدنی بیشتری برای مسابقات داشتند و می‌توانستند به مقامات عالی دست پیدا کنند.

یک‌زبان آموز مانند یک ورزش‌کار در محیطِ آموزشی مشغول به یادگیری است و باید برای ارتقاء سطح خود، تمام تلاش خود را بکار ببندد؛ بنابراین هر دو باید از نوشابه‌های انرژی‌زا خاص خود استفاده کنند تا در صورت کم شدن توان و انرژی بتوانند انرژی خود را بالابرده و تمرین‌های آموزشی خود را به‌خوبی انجام دهند

مشکل از آنجایی شروع شد که توزیع این نوشابه‌ها در محیط آموزشی فراموش گردید و کسی به آن توجه ای نکرد.

بارها و بارها شنیده و دیده‌ام که زبان آموزان زیادی محیط آموزشی زبان عربی را رها کرده‌اند یا حتی کسانی که در این محیط، مشغول تحصیل هستند به‌اجبار در این محیط مانده‌اند و منتظر یک اتفاقی هستند که سریع از این محیط فاصله بگیرند.

البته این مشکل فقط در زبان عربی نیست بلکه در اکثر محیط‌های آموزشی زبان‌های خارجی دیده‌شده است و این اتفاق باعث شده که برای مدیران مؤسسات زبان، سؤالی پیش بیاید که چرا زبان آموزان عربی، پیشرفت اساسی ندارند و دائماً به این فکر می‌کنند که باید محیط و اساتید را تغییر داد یا از متدهای به‌روز دنیا استفاده کرد.

در حقیقتاً مشکل اصلی جای دیگری است و تغییر و تحول‌های ناگهانی در محیط آموزشی، مسکن‌های موقت هستند و مشکل را اساسی برطرف نمی‌کنند برای حل مشکل باید ابتدا ریشه‌ی آن را پیداکرده و سپس با دقت آن را درمان کنیم.

البته شاید شما زبان آموزان هم به این مشکل برخورد کرده‌اید. این مشکلِ غریبی نیست. وجود این مشکل به‌طور موقت نشانه‌ی خوبی است اما اگر درمان نشود تبدیل به یک غده سرطانی آموزشی خواهد شد.

بگذارید کمی مشکل و این درد را شرح بدهم:

مشکل بعد از گذشت چند ماه به وجود می‌آید و زبان‌آموز حس خستگی، بی‌حوصلگی می‌کند.

زبان‌آموز دائماً در سروقت، رسیدن به کلاس تأخیر می‌کند، در هنگام درس، مشغول به قلم و کاغذ و موبایل خود می‌شود و دائماً به ساعتش نگاه می‌کند که چند دقیقه به اتمام وقت کلاس مانده است، دائماً هوش و حواسش به بیرون از کلاس است و حتی در ذهن خود به یک ساندویچ همبرگر زغالی فکر می‌کند و به آن لبخند می‌زند تا زودتر کلاس به اتمام برسد و به سمت خواسته‌ی ذهنش برود.

و همچنین یک سری سؤالات در طول زمان آموزش به فکر زبان‌آموز خطور می‌کند که بازهم عربی... آخِ این‌همه قواعد به چه درد ما می‌خورد؟ چرا باید نظریات مختلف نحویان رو بدانیم؟ ما هدف دیگری داریم ولی چرا باید این‌همه قاعده و قانون‌ها را بخوانیم؟

در این قسمت نمی‌خواهم پاسخ این سری سؤالات را بدهم و ان‌شاءالله در روزهای آینده به این سؤالات پاسخ‌خواهم داد؛ اما

سؤال بنده این است:

چرا زبان‌آموز باید فکر و ذکرش به خارج از درس و بحث باشد و تمام حواس خود را در یادگیری یک‌زبان خارجی جمع نکند؟

چرا و به چه دلیل این سری سؤالات بی‌روح و کسل‌کننده در زبان آموزان شکل می‌گیرد؟

چرا باید این سؤالات منجر به رها کردن محیط آموزشی شود؟

چرا هیچ‌گاه مشکل حل‌نشده و دائماً این مشکل وجود دارد؟

پاسخ این‌همه سؤال را در مقاله‌ی بعدی خواهم داد...

این مقاله ادامه دارد...

 

دانلود فایل

حجم: 351 کیلوبایت