به نام خدا
در بعضی از انسانها مطالعه کردن کتابهای آموزشی کار جذاب و جالبی نیست و به همین دلیل معمولاً با اجبار به سراغ این کتابها میروند.
زبانآموزانی در مسیر آموزشی مکالمهی زبان عربی دیدهشدهاند که علاقهی چندانی به مطالعه کتابهای آموزشی و کمکآموزشی ندارند و دائماً میگویند که با گوش دادن در کلاسهای فیزیکی و صوتیهای آموزشی مختلف میتوانند درس و مطلب موردنظر را یاد بگیرند و به همین دلیل به سراغ مطالعه کتابهای آموزشی نمیروند.
مطالعه یک ابزار بسیار مفید برای رشد و ترقی زبانآموز در مسیر آموزشی است که اگر این ابزار در جهت رشد استفاده نشود سرعت زبانآموز را در این مسیر کاهش میدهد و این کاهش سرعت باعث خستگی زبانآموزان میگردد و اگر مطالعه انجام شود ولی روش پیادهسازی آن صحیح نباشد مشکلاتی را به مسیر آموزشی فردی وارد میکند که این مشکلات باعث ترک مطالعه و گریز از آن میشود.
بنابراین باید اول مطالعه را درک کرد و بعد روش صحیح مطالعه را یاد گرفت.
درواقع مطالعه به معنای اطلاع دقیق از متون مکتوب است یعنی هر خوانندهای باید متنهایی که مکتوب و نوشتهشده را با دقت بالا بخواند و بتواند تحلیل خود را از آن متن بیان کند یا به تعبیری بعد از یکبار خواندن، خلاصه دقیقی را از آن متن بیان کند.
مطالعه سرد و بیروح عامل رشد نیست بلکه باید مطالعه، روح فعالی داشته باشد تا خواننده را به وجد آورد و باعث شود خواننده با متنهای کتاب موردنظر ارتباط عالی برقرار کند. اکثر کسانی که در کتابخانهها یا در فضاهای جمعی شروع به مطالعه میکنند عمل مطالعهی آنها روح فعالی ندارد و این باعث میشود که نتوانند مطلب موردنظرشان را بهخوبی درک و تجزیه کنند به همین دلیل اگر همان لحظه از آنها در مورد متن کتاب سؤال نمایید بهسختی میتوانند پاسخ دهند که البته این مورد به موضوع مکان صحیح مطالعه مربوط میشود و در آینده نزدیک در مورد آن صحبت خواهم کرد.
اما درون عمل مطالعه عاملهایی وجود دارد که با بهکارگیری این عوامل باعث میشود که نتیجهی مطلوبی را از مطالعه کتابها اتخاذ نمایید.
اولین عامل مؤثر در مطالعه تمرکز حواس است، تمرکز حواس یعنی تمام حواس پنجگانهی شما درگیر متن پیش رو باشد اگر همینالان دارید این متن را میخوانید و با گوش خود موسیقی نامربوطی را گوش میدهد و با خودکار در دست خود بازی میکند و هرچند ثانیه چای داغ خود را مینوشید و همچنین بر کارهای فردای خود فکر میکنید یقین پیدا کنید که این مطلب را بهطور کامل متوجه نشدید و بعضاً از میان این مطالب سوءبرداشت هم دارید؛ بنابراین در مطالعه که امر بسیار دقیق و لطیفی است باید با تمرکز حواس پنجگانه آن را بهدرستی انجام دهید.
افرادی که در هنگام مطالعه تمرکز حواس دارند معمولاً متنها را خیلی سریعتر از کسانی که تمرکز حواس در هنگام مطالعه ندارند میخوانند هر چه قدر متن کتابها را آهسته بخوانید افکار نامربوط و مزاحم به سراغ شما میآیند و باعث میشود که یا متن را رها کنید و آن را نخوانید یا اینکه فقط چشم شما دنبال کلمات باشد ولی مفهوم اصلی کلمات را متوجه نشوید عدم تمرکز حواس که باعث ورود افکار مزاحم است خود بهتنهایی باعث عدم درک مطلب میشود و اگر درک مطلبی صورت نگیرید هیچ فایدهای برای خواننده ندارد چراکه نمیتواند از آن متن خواندهشده تحلیل نمایید و اطلاعات واردشده را ساماندهی کند و همچنین نمیتواند ارتباط عمیقی رابین مطالبی که خوانده با مطالبی که قبلاً در ذهن داشته برقرار نماید.
پس درنتیجه اولین قدم برای ایجاد یک مطالعهی خوب تمرکز حواس پنجگانه است که باید اولین تابلو ورودممنوع در ذهن برای افکار مزاحم در هنگام مطالعه نصب گردد.
پس سعی کنید در هنگام مطالعه افکارتان را مدیریت کنید تا خدشهای به مطالعه وارد نشود
بهترین راهکار برای مدیریت افکار نوشتن آنها بر روی برگهای است وقتی به مطالعه مشغول هستید زمانی که افکار غیر مرتبط وارد ذهن شما شد بلافاصله آنها را بر روی یک کاغذ بنویسید تا بعد از اتمام مطالعهتان برای حلوفصل آنها به سراغشان بروید.
موفق باشید.